سفارش تبلیغ
صبا ویژن

89/2/24
7:8 عصر

خدا داند......

بدست صاف و ساده در دسته

آنشب خدا داند خداداند که چون بود
قلب على زندانى فریاد و خون بود

طفلى گرفته استین دانم به دندان
تا ناله خود را کند در سینه پنهان

آنشب امیر المومنین با اشک دیده
مى شست تنها پیکر یار شهیده

 


89/2/24
7:7 عصر

فرمانده هوشیار

بدست صاف و ساده در دسته

................................. چشمم به عکس حاج احمد متوسلیان افتاد :
دیده را با خاطراتت نم کنم
خاک پاکت سرمه ی چشمم کنم
........
آه سرداران چه غوغا میکنید
عشق را نادیده امضاء میکنید؟
بی شما دریا سرابی بیش نیست
دیده را هستی نقابی بیش نیست
وای بر من ، وای بر من دیده را آهم گرفت
حاج احمد سدِ راهم را گفت
این همان فرمانده ی هوشیار ماست
هست جاویدالاثر . سردار ماست
حاج احمد: ما هنوز آماده ایم
دست در دستِ شهادت داده ایم
از هوایِ حس و دلتنگی بگو
در کدامین جبهه میجنگی بگو
ما مگر فرمانبر تو نیستیم؟َ
بی حضور تو کسی را کیستیم؟؟
روی بوومِ دل ، عزارت میکشیم
تا ابد ما انتظارت میکشیم

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >