ناگه ندا آمد على بشتاب بشتاب
دو گوشوار عرش را دریاب دریاب
مگذار زهرا را چنین در بر بگیرند
مگذار روى سینه مادر بمیرند
خیل ملک را رحمى از بهر خدا کن
از پیکر مادر یتیمان را جدا کن
89/2/24
11:52 صبح
11:52 صبح
زهرا
بدست صاف و ساده در دسته
89/2/24
11:51 صبح
11:51 صبح
خورشید خاموش
بدست صاف و ساده در دسته
چون جان شیرین جسم او در بر گرفتند
یک بوسه از ان لاله پرپر گرفتند
یکباره از عمق کفن اهى بر آمد
با ناله بیرون دستهاى مادر آمد
در قلب شب ، خورشید خاموش مدینه
بگذاشت روى هر دو ماهش را به سینه