دعای توست نسیبم که آبرو دارم
بدون لطف و عطایت مدام در خطرم
برای اینکه بیایی نکرده ام کاری
مرا ببخش برایت همیشه دردسرم
ببین که معصیت آخر مرا ز پا انداخت
نبود یاد حضورت همیشه در نظرم
اگر چه نزد تو بی آبروتر از من نیست
خوشم به نوکری مادر تو مفتخرم