الهی آتش در سینه دارم
به سر شور و غمی دیرینه دارم
به دل گفتم که میآید گل من
دو دیده سوی هر آدینه دارم
به غم طی شد همه عمرم کجایی؟
به حسرت مانده ام کز در درایی
نمی دانم چه سازم با غم و درد
طبیب درد و هر ماتم . کی میایی؟
بدست صاف و ساده در دسته
الهی آتش در سینه دارم
به سر شور و غمی دیرینه دارم
به دل گفتم که میآید گل من
دو دیده سوی هر آدینه دارم
به غم طی شد همه عمرم کجایی؟
به حسرت مانده ام کز در درایی
نمی دانم چه سازم با غم و درد
طبیب درد و هر ماتم . کی میایی؟